فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Contraception

ˌkɑːntrəˈsepʃn ˌkɒntrəˈsepʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun C2
    جلوگیری از آبستنی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد contraception

  1. noun Birth control by the use of devices (diaphragm or intrauterine device or condom) or drugs or surgery
    Synonyms: contraceptive method

ارجاع به لغت contraception

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contraception» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contraception

لغات نزدیک contraception

پیشنهاد بهبود معانی