فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Counterintuitive

ˌkaʊnt̬ərɪnˈtuːɪt̬ɪv ˌkaʊntərɪnˈtʃuːɪtɪv
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: counter-intuitive

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    برخلاف انتظار، دور از انتظار، برخلاف شم
    • - The study's findings were counterintuitive.
    • - یافته‌های این مطالعه برخلاف انتظار بود.
    • - The solution to the problem seemed counter-intuitive at first, but it actually turned out to be quite effective.
    • - راه‌حل این مشکل در ابتدا دور از انتظار به نظر می‌رسید اما در واقع کاملاً مؤثر بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت counterintuitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counterintuitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/counterintuitive

لغات نزدیک counterintuitive

پیشنهاد بهبود معانی