(در موتور) کارتر، کارتل (محفظهی میللنگ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Oil pooled in the crankcase after the engine failure.
روغن پساز خرابی موتور در کارتر جمع شد.
The crankcase houses the engine's vital lubricating oil.
کارتل روغن روانکنندهی اساسی موتور را در خود جای داده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crankcase» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crankcase