با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Customer-oriented

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    این لغت در انگلیسی بریتانیایی به شکل customer-orientated نیز نوشته می‌شود.

    همچنین می‌توان از customer-focused به‌جای customer-oriented استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مشتری‌مدار، مشتری‌محور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Her customer-oriented attitude helped resolve many complaints quickly.
    - نگرش مشتری‌مدار او به حل سریع بسیاری از شکایات کمک کرد.
    - The customer-oriented design of the product attracted many new buyers.
    - طراحی مشتری‌محور این محصول خریداران جدید زیادی را به خود جذب کرد.
    - Her customer-orientated attitude makes every client feel valued.
    - نگرش مشتری‌مدار او باعث می‌شود که همه‌ی مشتری‌ها احساس ارزشمندی کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد customer-oriented

    1. adjective a business that operates around the wants and needs of its customers, using tools like customer feedback to improve its public image

    ارجاع به لغت customer-oriented

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «customer-oriented» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/customer-oriented

    لغات نزدیک customer-oriented

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند