شکل جمع:
cymbalsموسیقی سِنج (نوعی ساز کوبهای)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He carefully adjusted the height of the cymbal stand.
ارتفاع پایهی سنج را بادقت تنظیم کرد.
The drummer hit the cymbal with great force.
ضربتزن با قدرت زیادی به سنج میزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cymbal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cymbal