شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: decentralised
(مدیریت) غیرمتمرکز، عدمتمرکز، نامتمرکز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company opted for a decentralized organizational structure to promote innovation.
این شرکت برای ارتقای نوآوری، ساختار سازمانی غیرمتمرکز را انتخاب کرد.
The decentralized system allowed for more freedom and flexibility.
سیستم غیرمتمرکز اجازهی آزادی و انعطاف بیشتری را میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decentralized» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decentralized