آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Decentralization

dəˌsentrələˈzeɪʃn̩ ˌdi:ˌsentrəlaɪˈzeɪʃn̩

شکل جمع:

decentralizations

معنی decentralization

noun

عدم‌تمرکز، تمرکززدایی، کانون‌زدایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد decentralization

  1. noun the social process in which population and industry moves from urban centers to outlying districts
    Synonyms:
    decentalisation
  1. noun the spread of power away from the center to local branches or governments
    Synonyms:
    decentralisation
    Antonyms:

سوال‌های رایج decentralization

شکل جمع decentralization چی میشه؟

شکل جمع decentralization در زبان انگلیسی decentralizations است.

ارجاع به لغت decentralization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decentralization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decentralization

لغات نزدیک decentralization

پیشنهاد بهبود معانی