فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deciduous

dɪˈsɪdʒuəs dɪˈsɪdʒuəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    گیاه‌شناسی برگ ریز، خزانگر، گیاهی که در زمستان برگ می‌ریزد
    • - A deciduous tree loses its leaves in autumn and grows new ones in the spring.
    • - درخت خزانگر برگ‌های خود را در پاییز از دست می‌دهد و در بهار دوباره برگ‌های آن می‌روید.
    • - Deciduous trees shed their leaves in autumn.
    • - درختان برگریز در پاییز برگ می‌ریزند.
  • adjective
    (جانورشناسی - در مورد شاخ و دندان شیری و بال و غیره) ریزنده
    • - insects with deciduous wings
    • - حشرات دارای بال‌های ریزنده
  • adjective
    زودگذر، موقت، ناپایدار، ناپا، گذرا، فانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deciduous

  1. adjective Shedding leaves annually
    Synonyms: downgoing, half-hardy
    Antonyms: evergreen

ارجاع به لغت deciduous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deciduous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deciduous

لغات نزدیک deciduous

پیشنهاد بهبود معانی