گذشتهی ساده:
deicedشکل سوم:
deicedسومشخص مفرد:
deicesوجه وصفی حال:
deicingشکل نوشتاری دیگر این لغت: de-ice
یخزدایی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The driver had to deice his windshield before starting the car.
راننده مجبور شد پیش از استارت زدن خودرو، شیشهی جلوی خودرو را یخزدایی کند.
to de-ice an engine
موتور را یخزدایی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deice