انگلیسی آمریکایی سفر از هواپیما پیاده شدن، پیاده شدن از هواپیما، ترک کردن هواپیما، هواپیما را ترک کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سفر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Due to mechanical issues, the passengers were forced to deplane and wait for another aircraft.
به دلیل مشکلات مکانیکی، مسافران مجبور شدند از هواپیما خارج پیاده شوند و منتظر هواپیمای دیگری باشند.
The airline apologized for the delay and assured passengers that they would be able to deplane soon.
ایرلاین بابت تأخیر عذرخواهی کرد و به مسافران اطمینان داد که بهزودی میتوانند از هواپیما پیاده شوند.
The flight attendant asked all passengers to deplane calmly and in an orderly manner.
مهماندار هواپیما از همهی مسافران خواست که با آرامش و بهطور منظم هواپیما را ترک کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deplane» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deplane