از حالت شیشهای در آوردن، حالت بلوری پیدا کردن، واشیشهای کردن، تبدیل کردن بافت شیشهای به بافت بلورین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The heat caused the glass to devitrify.
گرما باعث واشیشهای کردن شیشه شد.
The enamel on the antique jewelry had started to devitrify, causing it to lose its luster.
لعاب روی جواهرات عتیقه شروع به حالت بلوری پیدا کردن کرده بود و باعث از بین رفتن درخشندگی آن شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «devitrify» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devitrify