فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Diggings

ˈdɪɡɪŋz ˈdɪɡɪŋz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • plural preposition
    حفاری، محل حفر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد diggings

  1. noun Temporary living quarters
    Synonyms: digs, domiciliation, lodgings, pad

ارجاع به لغت diggings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diggings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diggings

لغات نزدیک diggings

پیشنهاد بهبود معانی