به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Digitate

American: ˈdɪdʒɪteɪt British: ˈdɪdʒɪtɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (گیاه‌شناسی، جانورشناسی) پنجه‌ای، انگشتی، انگشت‌دار
    • - a horse-like animal that instead of hooves has digitate hands and feet
    • - جانوری اسب مانند که به جای سم دست و پای انگشت‌دار دارد
    • - digitate projections at the end of each radio antenna
    • - برآمدگی‌های انگشت‌سان در انتهای هر آنتن رادیو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت digitate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «digitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/digitate

لغات نزدیک digitate

پیشنهاد بهبود معانی