گذشتهی ساده:
dinedشکل سوم:
dinedسومشخص مفرد:
dinesغذا و آشپزی صرف غذا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I enjoy the social aspect of dining, as it allows me to connect with friends and family over a meal.
از جنبهی اجتماعی صرف غذا لذت میبرم، زیرا به من این امکان را میدهد تا با دوستان و خانواده هنگام خوردن وعدهی غذایی ارتباط برقرار کنم.
The dining experience at the new restaurant was exceptional, with delicious food and impeccable service.
تجربهی صرف غذا در رستوران جدید استثنایی بود، با غذاهای خوشمزه و خدمات بیعیبونقص.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dining» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dining