آخرین به‌روزرسانی:

Disemployed

معنی و نمونه‌جمله

adjective

بیکار (به‌ویژه به‌واسطه‌ی نداشتن مهارت یا آموزش)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

There is a great need for training programs aimed at the disemployed.

نیاز مبرمی به برنامه‌های آموزشی برای بیکاران وجود دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت disemployed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disemployed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disemployed

لغات نزدیک disemployed

پیشنهاد بهبود معانی