فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Disestablish

ˌdɪsəˈstæblɪʃ ˌdɪsəˈstæblɪʃ

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

قطع رابطه کردن با، به‌هم زدن با، منسوخ کردن، منحل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Many traditions were disestablished after the war.

بعد از جنگ سنت‌های زیادی منسوخ شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت disestablish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disestablish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disestablish

لغات نزدیک disestablish

پیشنهاد بهبود معانی