آخرین به‌روزرسانی:

Do Homework

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تکلیف انجام دادن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I have to do my homework before I can watch TV.

من باید تکالیفم را انجام دهم قبل از اینکه بتوانم تلویزیون تماشا کنم.

The children are doing their homework.

بچه ها دارند تکالیفشان را انجام می دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت do homework

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «do homework» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-homework

لغات نزدیک do homework

پیشنهاد بهبود معانی