فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Doping

ˈdoʊpɪŋ ˈdəʊpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
تغلیظ، ناخالص‌سازی، زورافزایی، نیروزایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doping

  1. verb to administer or add a drug to.
    Synonyms:
    drugging medicating narcotizing fooling

ارجاع به لغت doping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doping

لغات نزدیک doping

پیشنهاد بهبود معانی