فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Drumbeat

ˈdrʌmbiːt ˈdrʌmbiːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ضربه طبل، صدای کوس یا طبل
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد drumbeat

  1. noun The sound made by beating a drum
    Synonyms: rataplan, dub, rub-a-dub, flam

ارجاع به لغت drumbeat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drumbeat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drumbeat

لغات نزدیک drumbeat

پیشنهاد بهبود معانی