(فرد مبتلا به) خوانشپریشی، دشخوانی، اختلال در خواندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The dyslexic child showed remarkable creativity in his artwork.
کودک مبتلا به خوانشپریشی خلاقیت قابل توجهی در آثار هنری خود نشان داد.
Many dyslexic individuals possess strong problem-solving abilities.
بسیاری از افراد مبتلا به دشخوانی توانایی حل مسئلهی قوی دارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dyslexic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dyslexic