بهطور ترسناک، بهطرز مرموز، بهطرز ناشناخته، بهطور مخوف، بهطور وهمبرانگیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He stared at me eerily, as if he knew my secrets.
بهطرز مرموزی به من خیره شد، انگار از رازهای من خبر داشت.
The shadows danced eerily across the walls at midnight.
نیمهشب سایهها بهطور وهمبرانگیزی روی دیوارها میرقصیدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eerily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eerily