فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Endomorph

    ˈendoʊmɔːrf ˈendəmɔːf
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      endomorphs

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    اندومورف (فرد دارای تیپ بدنی اندومورف که با ویژگی‌هایی چون بدن نرم و چربی‌دار، استخوان‌بندی پهن، و متابولیسم کندتر شناخته می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The trainer designed a special workout plan for his endomorph clients.
    - مربی برای مراجعان اندومورف خود برنامه‌ی تمرینی ویژه‌ای طراحی کرد.
    - Endomorphs tend to gain weight easily but may struggle to lose fat.
    - افراد اندومورف‌ معمولاً به‌راحتی وزن می‌گیرند اما ممکن است در از دست دادن چربی مشکل داشته باشند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد endomorph

    1. noun a person with a body type that is naturally rounder or softer, often characterized by a higher percentage of body fat, a wider waist and hips, and a tendency to gain weight easily

    ارجاع به لغت endomorph

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «endomorph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endomorph

    لغات نزدیک endomorph

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه