با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Entrepreneurial

    ˌɑːntrəprəˈnʊriəl ˌɒntrəprəˈnɜːriəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    اقتصاد کارآفرینانه، مربوط به کارآفرینی، نوآورانه
    لغات تخصصی اقتصاد در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - She has always been known for her entrepreneurial spirit and ability to create successful businesses.
    - او همیشه به روحیه‌ی کارآفرینانه و توانایی‌اش برای خلق کسب‌وکارهای موفق معروف است.
    - She started her own successful business at a young age, showcasing her entrepreneurial skills.
    - او کسب‌وکار موفق خودش را در سن پایینی راه‌اندازی کرد و مهارت‌های کارآفرینانه‌اش را نشان داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت entrepreneurial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «entrepreneurial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/entrepreneurial

    لغات نزدیک entrepreneurial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی