۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Estray

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive
(شخص یا چیزی که در جای خود نباشد) نا‌به‌جا، دور از جای خود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun
حقوق (حیوان بی صاحب یا حیوانی که گم شده و کسی ادعای مالکیت آن را نکرده است) بی صاحب، گمره، گمگشته link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده
- estray cattle
- گاوهای بی‌صاحب
noun verb - intransitive
رجوع شود به: to stray
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت estray

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «estray» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/estray

لغات نزدیک estray

پیشنهاد بهبود معانی