۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Estranged Wife

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
زن جدا شده (زنی که دیگر با شوهرش زندگی نمی کند) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- His estranged wife filed for divorce.
- زن جدا شده اش درخواست طلاق داد.
- She is now an estranged wife, living on her own.
- او اکنون یک زن جدا شده است که به تنهایی زندگی می کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت estranged wife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «estranged wife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/estranged-wife

لغات نزدیک estranged wife

پیشنهاد بهبود معانی