امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Etchant

ˈɛtʃ.ənt ˈɛtʃ.ənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
تیزاب، محلول حکاکی (ماده یا اسیدی که در نقش‌اندازی بر فلزات و شیشه و غیره به‌ کار می‌رود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The etchant left a permanent mark on the metal surface.
- تیزاب اثری دائمی بر روی سطح فلز باقی می‌گذارد.
- Be sure to wear protective gear when handling the etchant.
- هنگام کار با محلول حکاکی حتماً از وسایل محافظ استفاده کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت etchant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «etchant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/etchant

لغات نزدیک etchant

پیشنهاد بهبود معانی