آخرین به‌روزرسانی:
Ethnocentricity
ˌɛθ.noʊ.sɛnˈtrɪs.ɪ.ti
ˌɛθ.nəʊ.sɛnˈtrɪs.ɪ.ti
معنی ethnocentricity | جمله با ethnocentricity
noun
uncountable
نژاد‌پرستی، قوم‌مداری، قوم‌گرایی، قوم‌محوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Ethnocentricity can hinder understanding between diverse cultures.
نژاد‌پرستی می‌تواند مانع توافق بین فرهنگ‌های مختلف شود.
The professor warned against the dangers of ethnocentricity in global studies.
این استاد دانشگاه نسبت به خطرات قوم‌گرایی در مطالعات جهانی هشدار داد.
ارجاع به لغت ethnocentricity
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ethnocentricity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ethnocentricity
لغات نزدیک ethnocentricity
- - ethno-
- - ethnocentric
- - ethnocentricity
- - ethnocentrism
- - ethnogeny