با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Eu

ˌiː ˈjuː ˌiː ˈjuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation noun
    اتحادیه‌ی اروپا
    • - Euphoric celebrations erupted across Europe as the UK officially joined the EU.
    • - با پیوستن رسمی بریتانیا به اتحادیه‌ی اروپا، جشن‌های خوش‌حالی در سراسر اروپا برپا شد.
    • - In 2005, the EU imposed tariffs on American goods.
    • - در سال ۲۰۰۵، اتحادیه٬ی اروپا بر کالاهای آمریکایی تعرفه وضع کرد.
  • symbol
    شیمی یوروپیم (یکی‌از عناصر شیمیایی جدول تناوبی)
    • - Europium is one of the chemical elements of the periodic table.
    • - یوروپیم یکی‌از عناصر شیمیایی جدول تناوبی است.
    • - The atomic number of Europium is 63.
    • - عدد اتمی یوروپیم۶۳ است.
  • prefix
    خوب، فاضل، پسندیده، برتر، آسان، راحت
    • - Utopia
    • - مدینه‌ی فاضله
    • - Euthanasia
    • - مرگ آسان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eu

  1. noun An international organization of European countries formed after World War II to reduce trade barriers and increase cooperation among its members
    Synonyms: europium, ec, eec, european union, european community, european economic community, common market, europe, atomic number 63

ارجاع به لغت eu

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eu

لغات نزدیک eu

پیشنهاد بهبود معانی