آخرین به‌روزرسانی:

Ex-boyfriend

ˌeksˈbɔɪfrend ˌeksˈbɔɪfrend

توضیحات:

مخفف این لغت XBF است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دوست‌پسر سابق

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Her ex-boyfriend moved to another city.

دوست‌پسر سابقش به شهر دیگری نقل‌مکان کرد.

I finally deleted all the photos of my ex-boyfriend.

بالاخره تمام عکس‌های دوست‌پسر سابقم را پاک کردم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ex-boyfriend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ex-boyfriend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ex-boyfriend

لغات نزدیک ex-boyfriend

پیشنهاد بهبود معانی