مخفف این لغت XBF است.
دوستپسر سابق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her ex-boyfriend moved to another city.
دوستپسر سابقش به شهر دیگری نقلمکان کرد.
I finally deleted all the photos of my ex-boyfriend.
بالاخره تمام عکسهای دوستپسر سابقم را پاک کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ex-boyfriend» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ex-boyfriend