فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Exothermic

ˌeksoʊˈθɜːmɪk ˌeksəʊˈθɜːmɪk

توضیحات:

همچنین می‌توان از exothermal به‌جای exothermic استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شیمی گرماده، گرمادهنده، حرارت‌زا، گرمازا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The exothermic reaction produced a significant amount of heat.

واکنش گرماده مقدار قابل توجهی گرما تولید کرد.

Exothermic processes are essential in many industrial applications.

فرآیندهای گرمازا در بسیاری از کاربردهای صنعتی ضروری هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exothermic

  1. adjective (of a chemical reaction or compound) occurring or formed with the liberation of heat
    Synonyms:
    heat-releasing exothermal
    Antonyms:
    endothermic

ارجاع به لغت exothermic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exothermic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exothermic

لغات نزدیک exothermic

پیشنهاد بهبود معانی