فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Explant

ˈɛk.splænt ˈɛk.splɑːnt

گذشته‌ی ساده:

explanted

شکل سوم:

explanted

سوم‌شخص مفرد:

explants

وجه وصفی حال:

explanting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

زیست‌شناسی برون‌کاشتن، برون‌کاشت کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

Researchers will explant the cells to study their growth in a controlled environment.

محققان سلول‌ها را برای مطالعه‌ی رشد آن‌ها در محیطی کنترل‌شده برون‌کاشت خواهند کرد.

After the experiment, the team needed to explant the viable tissues for preservation.

پس‌از انجام آزمایش، تیم باید بافت‌های زنده را برای نگهداری برون‌کاشت کند.

noun countable uncountable

زیست‌شناسی ریزنمونه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The research focused on the regeneration of cells from the explant.

این تحقیق بر روی بازسازی سلول‌ها از ریزنمونه متمرکز بود.

This explant serves as a crucial sample for studying cellular behavior.

این ریزنمونه به‌عنوان نمونه‌ای حیاتی برای مطالعه‌ی رفتار سلولی عمل می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت explant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «explant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/explant

لغات نزدیک explant

پیشنهاد بهبود معانی