شکلهای نوشتاری دیگر این لغت: eye roll و eye-roll
چرخش چشم (بهویژه بهمنظور ابراز ناراحتی یا عصبانیت یا ناباوری و غیره)
His constant eye-roll during the conversation made it clear that he was not interested in what was being said.
چرخش چشم مداوم او در حین گفتوگو نشان داد که علاقهای به آنچه گفته میشود، ندارد.
The teenager's eyeroll was a clear indication of her disapproval of her parents' rules.
چرخش چشم این نوجوان نشانهی واضحی از مخالفت او با قوانین والدینش بود.
چرخاندن چشم (بهویژه بهمنظور ابراز ناراحتی یا عصبانیت یا ناباوری و غیره)، چشم غره رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My sister always eyerolls when I suggest eating vegetables for dinner.
خواهرم همیشه وقتی پیشنهاد میکنم برای شام سبزیجات بخوریم، چشم غره میرود.
He always eye-rolls when his sister talks about her latest boyfriend.
اون همیشه وقتی خواهرش در مورد تازهترین دوستپسرش صحبت میکنه، چشم غره میآد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eye roll» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eye-roll