آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ مهر ۱۴۰۴

    F

    ef ef

    شکل جمع:

    f's

    توضیحات:

    شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت در حالت جمع: Fs و F's

    معنی f | جمله با f

    noun countable uncountable

    اف (ششمین حرف الفبای انگلیسی)

    The word "fish" begins with the letter F.

    کلمه‌ی «fish» با حرف اف شروع می‌شود.

    Please write the letter F on the board.

    لطفاً حرف اف را روی تخته بنویسید.

    noun countable uncountable

    موسیقی نت فا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The teacher asked the student to sing the F note.

    معلم از دانش‌آموز خواست نت فا را بخواند.

    The composition starts with an F major chord.

    این قطعه با آکورد فا ماژور آغاز می‌شود.

    abbreviation

    علامت اختصاری فارنهایت

    شکل کامل: Fahrenheit

    My oven is set to 350°F for baking the cake.

    برای پختن کیک، فر من روی ۳۵۰ درجه‌ی فارنهایت تنظیم شده.

    The forecast said it would reach 100°F by afternoon.

    پیش‌بینی هوا گفت که تا بعدازظهر دما به ۱۰۰ درجه‌ی فارنهایت می‌رسد.

    noun countable

    نمره‌ی اف (نمره‌ی صفر یا مردود)

    She was shocked when she saw an F on her report card.

    او وقتی نمره‌ی اف را در کارنامه‌اش دید، شوکه شد.

    An F is the lowest possible grade a student can get.

    نمره‌ی اف پایین‌ترین نمره‌ای است که یک دانش‌آموز می‌تواند بگیرد.

    symbol

    شیمی عنصر شیمیایی فلوئور، عنصر فلوئور (نماد شیمیایی عنصر Fluorine)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    The scientist explained that F forms strong bonds with many other elements.

    دانشمند توضیح داد که فلوئور با بسیاری از عناصر دیگر پیوندهای محکمی تشکیل می‌دهد.

    In the periodic table, F is located in group 17.

    در جدول تناوبی، فلوئور در گروه ۱۷ قرار دارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد f

    1. the capacitance of a capacitor that has an equal and opposite charge of 1 coulomb on each plate and a voltage difference of 1 volt between the plates
      Synonyms:
      farad atomic number 9 fluorine
    1. noun A degree on the Fahrenheit scale of temperature
      Synonyms:
      degree-fahrenheit

    سوال‌های رایج f

    معنی f به فارسی چی می‌شه؟

    حرف «f» در زبان فارسی همان «اِف» تلفظ می‌شود و یکی از حروف الفبای انگلیسی است.

    این حرف ششمین حرف در ترتیب الفبای انگلیسی و یکی از حروف صامتی (consonant) به شمار می‌رود. از نظر آوایی، «f» نمایانگر صدای سایشیِ لبی-دندانی بی‌واک (voiceless labiodental fricative) است؛ صدایی که با تماس دندان‌های بالا با لب پایین و عبور جریان هوا تولید می‌شود. این آوا در بسیاری از زبان‌ها وجود دارد، اما در برخی دیگر غایب است و همین موضوع یادگیری آن را برای برخی زبان‌آموزان دشوار می‌سازد.

    از منظر زبانی و نگارشی، حرف «f» نه تنها به‌عنوان بخشی از واژگان انگلیسی عمل می‌کند، بلکه در نظام نوشتاری نقش نمادین و کاربردی گسترده‌ای دارد. بسیاری از واژه‌های رایج در زبان انگلیسی با این حرف آغاز می‌شوند، مانند family، friend و future. افزون بر این، حضور «f» در میانه یا پایان کلمات نیز بسامد بالایی دارد و در ساختار واژگانی زبان نقشی چشمگیر ایفا می‌کند.

    در حوزه‌های علمی و تخصصی، حرف «f» کارکردی نمادین دارد. برای مثال، در ریاضیات و منطق معمولاً به‌عنوان نماد یک تابع (function) به کار می‌رود. در فیزیک نیز «f» نماد بسامد (frequency) است و در شیمی گاهی برای اشاره به نوعی اوربیتال الکترونی استفاده می‌شود. این گستردگی کاربرد نشان می‌دهد که یک حرف ساده می‌تواند در نظام‌های دانشی مختلف، معنایی تخصصی و دقیق پیدا کند.

    از نظر فرهنگی و اجتماعی، «f» در برخی موارد فراتر از یک حرف صرف به کار می‌رود. در فضای اینترنت و فرهنگ دیجیتال، حرف «F» نماد خاصی یافته است. یکی از شناخته‌شده‌ترین کاربردهای آن در جمله‌ی «Press F to pay respects» ریشه دارد که به‌تدریج تبدیل به یک نشانه‌ی نمادین برای ابراز همدردی یا احترام در موقعیت‌های مجازی شده است. این نمونه نشان می‌دهد که حتی یک حرف می‌تواند در گذر زمان معنایی اجتماعی و فرهنگی به خود بگیرد.

    «f» یکی از اجزای بنیادین الفبای انگلیسی است که از یک‌سو کارکرد زبانی و آوایی دارد و از سوی دیگر، در دانش‌ها و فرهنگ معاصر معانی و نقش‌های متنوعی ایفا می‌کند. این حرف نشان می‌دهد که الفبا تنها ابزار نوشتار نیست، بلکه بستری برای تولید معنا، نمادسازی و برقراری ارتباط در گستره‌های مختلف علمی و اجتماعی است.

    ارجاع به لغت f

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «f» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/f

    لغات نزدیک f

    • - ezekiel
    • - ezra
    • - f
    • - f layer
    • - f region
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.