چهرهاش درهم میرود، اخم میکند، رنگ چهرهاش تیره میشود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His face darkened when he was accused of lying.
وقتی متهم به دروغگویی شد، چهرهاش درهم رفت.
The sky made her face darken suddenly.
آسمان باعث شد چهره اش ناگهان تیره شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «face darkens» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/face-darkens