شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): fade out
محو شدن تدریجی، ناپدید شدن تدریجی، تاریک شدن تدریجی (تصویر و صحنه و غیره)، کم شدن تدریجی (صدا)، فیدآوت
the fade-out of the music at the end of the movie
فیدآوت موسیقی در انتهای فیلم
The fade-out of the lights signaled the end of the concert.
تاریک شدن تدریجی لامپها نشانهی پایان کنسرت بود.
بهتدریج محو شدن، بهتدریج محو کردن، بهتدریج تاریک شدن، بهتدریج تاریک کردن (تصویر و صحنه و غیره)، بهتدریج کم شدن، بهتدریج کم کردن (صدا)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The memories of our childhood have started to fade out over time.
خاطرات کودکی ما بهمرور زمان محو شدهاند.
The radio station decided to fade out the song because of explicit language.
ایستگاه رادیویی تصمیم گرفت این آهنگ را به دلیل زبان صریح بهتدریج کم کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fade-out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fade-out-2