فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fade-in

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): fade in

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

ظاهر شدن تدریجی، روشن شدن تدریجی، پدید آمدن تدریجی (تصویر و صحنه و غیره)، بلند شدن تدریجی (صدا)، فیداین

The fade-in was too slow, making the beginning of the video seem boring to the audience.

ظاهر شدن تدریجی بیش‌ازحد کند بود و باعث می‌شد ابتدای ویدئو برای مخاطب خسته‌کننده به نظر برسد.

The fade-in of the opening scene was so subtle that the audience hardly noticed it.

فیداین صحنه‌ی آغازین آن‌قدر ظریف و نامحسوس بود که تماشاگران چندان متوجه آن نشدند.

phrasal verb verb - intransitive verb - transitive

به‌تدریج ظاهر شدن، به‌تدریج ظاهر کردن، به‌تدریج روشن شدن، به‌تدریج روشن کردن، به‌تدریج پدید آمدن (تصویر و صحنه و غیره)، به‌تدریج بلند شدن، به‌تدریج بلند کردن (صدا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

As the lights in the concert hall faded in, the crowd erupted in cheers.

با به‌تدریج روشن شدن چراغ‌های سالن کنسرت، جمعیت با تشویق به هوا بلند شدند.

The music gradually faded in.

صدای موسیقی به‌تدریج بلند شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fade-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fade-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fade-in

لغات نزدیک fade-in

پیشنهاد بهبود معانی