شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): fast-food
غذا و آشپزی غذای فوری، فستفود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
The popularity of fast food has increased rapidly in recent years.
محبوبیت غذای فوری در سالهای اخیر بهسرعت افزایش یافته است.
Eating too much fast food can lead to health problems such as obesity and heart disease.
مصرف بیشازحد فستفود میتواند منجر به امراضی مانند چاقی و بیماری قلبی شود.
I try to avoid eating fast food because it's not very healthy.
سعی میکنم از خوردن غذای فوری اجتناب کنم چون چندان سالم نیست.
مربوط به غذای فوری، مربوط به فستفود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fast-food restaurants have become a popular choice for those who are always on the go.
رستورانهای غذای فوری برای کسانی که همیشه در حال حرکت هستند، به انتخابی محبوب تبدیل شده است.
The fast-food industry has been growing rapidly in recent years.
صنعت فستفود در سالهای اخیر بهسرعت در حال رشد بوده است.
I'm not a fan of fast-food restaurants.
طرفدار رستورانهای فستفود نیستم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fast food» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fastfood