فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Fatigue Life

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    خستگی، عمر خستگی، طول عمر خستگی (مدت‌زمانی که ماده یا سازه قادر است تحت تنش متناوب و چرخه‌ای، بدون شکست یا خرابی عمل کند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Researchers are constantly looking for ways to enhance the fatigue life of materials.
    - پژوهشگران به‌طور مداوم به‌دنبال راه‌هایی برای افزایش خستگی مواد هستند.
    - Engineers must consider the fatigue life when designing components for airplane.
    - هنگام طراحی قطعات هواپیما، مهندسان باید طول عمر خستگی را در نظر بگیرند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fatigue life

    1. noun the number of cycles of stress or strain that a material, particularly metals, can endure before experiencing failure due to fatigue

    ارجاع به لغت fatigue life

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fatigue life» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fatigue-life

    لغات نزدیک fatigue life

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه