(مثل مفتول کشیدهشده) نازک، باریک، مویین
(مجازی- بحث و استدلال و غیره) نکته سنجانه، با ظرافت و مو شکافی مفرط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I don't follow her fine-drawn speculations.
از تفکرات دور و دراز او سر در نمیآورم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fine-drawn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fine-drawn