امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fireguard

ˈfaɪrɡɑːrd ˈfaɪəɡɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سپر جلو بخاری، مأمور آتش‌نشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fireguard

  1. noun A narrow field that has been cleared to check the spread of a prairie fire or forest fire
    Synonyms:
    firebreak
  1. noun A metal screen before an open fire for protection (especially against flying sparks)
    Synonyms:
    fire-screen

ارجاع به لغت fireguard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fireguard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fireguard

لغات نزدیک fireguard

پیشنهاد بهبود معانی