فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fish Out

fɪʃ aʊt fɪʃ aʊt

گذشته‌ی ساده:

fished out

سوم‌شخص مفرد:

fishes out

وجه وصفی حال:

fishing out

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

بیش‌ از حد صید کردن، بیش‌ از حد ماهی گرفتن، بیش از حد ماهیگیری کردن، ماهی جایی را تمام کردن، همه‌ی ماهی‌ها را بیرون کشیدن، کاملاً صید کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The commercial fishing fleet continues to fish out entire regions, threatening marine biodiversity.

ناوگان ماهیگیری تجاری تمام ماهی‌های کل مناطق بیرون می‌کشد و تنوع زیستی دریایی را تهدید می‌کند.

Responsible fisheries management aims to avoid the scenario where we fish out our oceans, leaving future generations with depleted seas.

هدف اداره‌ی مسئول شیلات، جلوگیری از سناریویی است که در آن ما از اقیانوس‌های خود بیش‌ از حد ماهیگیری می‌کنیم و نسل‌های آینده را با دریاهای تهی‌شده رها می‌کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fish out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fish out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fish-out

لغات نزدیک fish out

پیشنهاد بهبود معانی