Flatboat

American: ˈflætˌbot British: ˈflætˌbot
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(قایق ته‌پهن ویژه‌ی بارکشی در آب‌های کم‌ژرفا) ته‌صاف، ته‌تخت، ناو ته‌تخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flatboat

  1. noun A flatbottom boat for carrying heavy loads (especially on canals)
    Synonyms: barge, ferry, clam boat, hoy, lighter

ارجاع به لغت flatboat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flatboat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flatboat

لغات نزدیک flatboat

پیشنهاد بهبود معانی