آخرین به‌روزرسانی:

Footer

ˈfʊt̬ər ˈfʊtə

شکل جمع:

footers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پسایند (متنی مانند شماره‌ی صفحه یا عنوان که در پایین هر صفحه‌ی سند یا کتاب می‌آید)

The book's footer included the title, author's name, and publisher information.

پسایند کتاب مشتمل‌بر عنوان، نام نویسنده و اطلاعات ناشر بود.

The footer of the document displayed the page number in the corner.

پسایند سند شماره‌ی صفحه را در گوشه نمایش می‌داد.

suffix

–فوتی، –پایی (در ارتفاع یا طول یا عرض)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The new office building was a 30-footer.

ساختمان اداری جدید سی فوتی بود.

The ship was a massive 300-footer that could carry an incredible amount of cargo.

این کشتی سیصد پایی عظیمی بود که می‌توانست حجمی باورنکردنی از محموله را حمل کند.

noun countable

قدیمی عابر پیاده

The city was bustling with footers.

شهر مملو از عابر پیاده بود.

The footer walked along the dusty road.

عابرپیاده در امتداد جاده‌ی پرگردوخاک گام برداشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد footer

  1. noun a person who travels by foot
    Synonyms:
    walker pedestrian
  1. noun a printed note placed below the text on a printed page
    Synonyms:
    footnote

ارجاع به لغت footer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/footer

لغات نزدیک footer

پیشنهاد بهبود معانی