فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Fossilize

ˈfɑːslaɪz ˈfɒsəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    فسیل شدن، در اثر مرور زمان به‌صورت سنگ‌واره درآمدن، سخت و سنگ شدن، کهنه شدن
    • - fossilized bones of dinosaurs
    • - استخوان‌های سنگ‌واره‌شده‌ی دایناسورها
    • - Their fossilized brains do not grasp today's problems.
    • - مغزهای متحجر آن‌ها مسائل امروز را درک نمی‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت fossilize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fossilize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fossilize

لغات نزدیک fossilize

پیشنهاد بهبود معانی