Fossilize

ˈfɑːslaɪz ˈfɒsəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
فسیل شدن، در اثر مرور زمان به‌صورت سنگ‌واره درآمدن، سخت و سنگ شدن، کهنه شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- fossilized bones of dinosaurs
- استخوان‌های سنگ‌واره‌شده‌ی دایناسورها
- Their fossilized brains do not grasp today's problems.
- مغزهای متحجر آن‌ها مسائل امروز را درک نمی‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fossilize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fossilize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fossilize

لغات نزدیک fossilize

پیشنهاد بهبود معانی