فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Foxhound

ˈfɑːkshaʊnd ˈfɒkshaʊnd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی سگ شکاری، سگ مخصوص شکار روباه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I heard the distant howl of a foxhound in the distance.

صدای فریاد یک سگ شکاری را از دور شنیدم.

The foxhound sniffed the forest floor, searching for its prey.

سگ شکاری کف جنگل را بو می‌کشید و به‌دنبال طعمه‌ی خود می‌گشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت foxhound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foxhound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foxhound

لغات نزدیک foxhound

پیشنهاد بهبود معانی