فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Framboise

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (فرانسه) لیکور تمشک
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد framboise

  1. noun The common European raspberry; fruit red or orange
    Synonyms: wild raspberry, European raspberry, rubus-idaeus

ارجاع به لغت framboise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «framboise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/framboise

لغات نزدیک framboise

پیشنهاد بهبود معانی