Freemason

ˈfriːˌmeɪsn / / ˌfriːˈmeɪsn ˈfriːˌmeɪsn / / ˌfriːˈmeɪsn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عضو فراموش‌خانه، فراماسیون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد freemason

  1. noun A member of a widespread secret fraternal order pledged to mutual assistance and brotherly love
    Synonyms: mason

ارجاع به لغت freemason

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freemason» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freemason

لغات نزدیک freemason

پیشنهاد بهبود معانی