امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mason

ˈmeɪsn ˈmeɪsn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    masoned
  • شکل سوم:

    masoned
  • سوم‌شخص مفرد:

    masons
  • وجه وصفی حال:

    masoning
  • شکل جمع:

    masons

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کسب‌وکار سنگ‌کار، سنگ‌بر، بنای سنگ‌تراش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I hired a mason to repair the stone steps in my garden.
- برای تعمیر پله‌های سنگی باغم یک بنای سنگ‌تراش گرفتم.
- My cousin is training to become a skilled mason.
- پسرعموی من درحال آموزش برای تبدیل شدن به یک سنگ‌کار ماهر است.
noun countable
انگلیسی آمریکایی کسب‌وکار آجرکار، بنا
- The mason carefully laid each brick in the wall.
- بنا هر آجر را بادقت روی دیوار گذاشت.
- The mason used a trowel to spread the mortar.
- بنا برای پخش ملات از ماله استفاده کرد.
noun countable
فراماسون، فراماسونر (عضوی از انجمنی مخفی برای مردان که همه‌ی اعضا به یکدیگر کمک می‌کنند.)
- My grandfather was a proud member of the Masons.
- پدربزرگ من یکی‌از اعضای متکبر فراماسون‌ها بود.
- The Mason wore the traditional vesture during the ceremony.
- فراماسون در این مراسم لباس سنتی به تن کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mason

  1. noun A member of a widespread secret fraternal order pledged to mutual assistance and brotherly love
    Synonyms:
    freemason a member of the Masonic order shriner bricklayer brickmason stonemason tiler
  1. noun A craftsman who works with stone or brick
    Synonyms:
    stonemason bricklayer brickmason george mason tiler
  1. noun English writer (1865-1948)
    Synonyms:
    A. E. W. Mason James Mason James Neville Mason Alfred Edward Woodley Mason

ارجاع به لغت mason

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mason» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mason

لغات نزدیک mason

پیشنهاد بهبود معانی