با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Garrotte

ɡəˈrɑːt ɡəˈrɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
خفه سازی بطرزاسپانیولی ،اسباب آدم خفه کنی ،خفه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد garrotte

  1. verb Strangle with an iron collar
    Synonyms: garotte, garrote, scrag
  2. noun An instrument of execution for execution by strangulation
    Synonyms: garrote, garotte, iron collar

ارجاع به لغت garrotte

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garrotte» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garrotte

لغات نزدیک garrotte

پیشنهاد بهبود معانی