آدم لاغر، جانور نحیف، چیز لاغر، گلوی کسی یا چیزی را گرفتن، خفه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to scrag a turkey
گردن بوقلمون را پیچاندن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scrag» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scrag